نام کتاب: زنی به نام خودم
مؤلف: فاطمه عادل
انتشارات: نشر رزا
تعداد صفحات و قطع: ۵۲۲ صفحه / رقعی
سال چاپ: اول ــ ۱۴۰۰
بهاء: ۱۹۹۰۰۰ تومان
جسارت بزرگیست که درون خود را کنکاش کنی، زخمها و دردهای زندگیت را بشکافی و بی هیچ واهمهای بگویی که بوده ای و چه کردهای. فاطمه در این کتاب با شجاعتی وصفناپذیر از مسیر زندگیش میگوید. از تصمیمات و افکار و احساساتی که با مادر شدن به او هجوم آوردند، آنچه دیگران از مادر بودن نمیگویند یا شرم دارند بیان کنند. او در انتهاییترین نقطه جهان درگیر تلاشی بی پایان برای شناخت خود، پدیده مادر شدن و افسردگی میشود و صادقانه از تلاشهایش برای نجات خود از خودِ درونش مینویسد.
خواننده همراه او در ساقه تنیده و پوسیده زخمهای زندگیش گیر میکند و از جایی به بعد حس میکند شاید این زخمها، زخمهای زندگی خودش هم بوده و همراه با نویسنده برای درمان و شکفتن دوباره به دنبال مرحمی میگردد.
از نویسنده:
مادر که شدم یاد همه خوانده ها و شنیدههایم درباره مقام مادر افتادم. اصرار داشتم به هر زور و ضربی شده خودم را در این تندیس بی نقص، ماورایی و مقدسگونه جای دهم. اما هر چه زمان میگذشت بیشتر مطمئن میشدم، من با آن الهه ملکوتی که مادر میخوانند و بهشت را به زیر پایش انداخته اند تفاوتهای فاحشی دارم.